لیلا جانقربان | شهرآرانیوز؛ لبههای روسری سرخ آبی اش را که از شست وشوهای مکرر دانه دانه شده است، صاف میکند. میگوید: «جایی نمیتونیم بریم؛ شوهرامون نمیذارن بریم سرکار. باید توی خونه کار کنیم.» توضیح میدهد: «بیشتر نخود و لوبیا میآرن پاک کنیم؛ یک وقتایی هم دردش رو به جون میخریم و زعفرون پاک میکنیم.» ترجیح او البته تسبیح نخ کردن است، چون موعد تحویل فوری ندارد، اما واقعیت این است که زنان خانه دار گزینههای زیادی برای انتخاب «کار» ندارند.
در واقع آنها انتخاب میشوند تا کاری را انجام دهند. شاید همین «انتخاب شدن» وجه شبه اغلب زنان خانه داری باشد که مشاغل خرد خانگی را به عنوان منبع درآمد انتخاب میکنند. آنها سختی کارهای متعدد را به جان میخرند تا در بهترین حالت ماهیانه یک میلیون تومان درآمد داشته باشند.
در این گزارش به سراغ زنان خانه دار رفته ایم که نه حرفه ثابتی دارند و نه درآمد ثابتی. آنها چشمشان به دست کارفرماست تا ببینند چه کاری را به آنها میسپارد و برایش چقدر پول میدهد.
زهرا خانم یکی از ساکنان قرقی است که ۳ فرزند دارد و برای مشارکت در تأمین هزینههای خانواده پنج نفره خود کار میکند. او درباره کارهای خانگیای که در چندسال اخیر انجام داده است میگوید: پاک کردن زعفرون فقط دو ماه هست، ولی پاک کردن حبوبات همیشگی است و درآمدش بد نیست. منجوق دوزی روی لباس هم بود؛ کار سختی بود و چشم و انگشت برامون نگذاشت. دوتا گل بزرگ میدوختیم به دانهای ۱۵۰۰ تومان.
تأکید او این است که «هرکاری را که بشود در خانه انجام داد، انجام میدهیم.» و بعد اضافه میکند: یکی دو باری پیشنهاد شد از صبح تا ظهر جایی بروم، ولی با بچه نمیشه، ما باید توی خونه کار کنیم.
زهرا خانم که آرزوی راه اندازی کارگاه پرورش کرم ابریشم دارد، میگوید: مدتی هم لواشک تکه و لول میکردم. چون تکه کردن لواشک سخت بود، شوهرم تکه میکرد و من لول میکردم و بچه هایم هم برچسب میزدند. کارم خیلی تمیز بود. صاحب کار کلی تشکر کرد که خیلی بهم چسبید. تا حالا هیچ کس به خاطری کارگری ازم تشکر نکرده بود.
زهره خانم، اما به قول خودش به خاطر «خرجهای کناره» کار میکند. میگوید:، چون طلایی به سر و گردنم ندارم، دوست دارم کار کنم و طلا بخرم یا مثلا برای شوهرم لباس بهتری بخرم.
به عقیده او این کارها خوب است، ولی آیندهای ندارد. میگوید: هروقت کار باشه، پولی به دست ما میرسه.
از او میپرسم بیمهای دارد، میگوید: بیمه کارگری نه، ولی بیمه سلامت هستیم. چشم درد و کمردرد هم گرفتم بابت همین کارها، ولی از هیچی بهتره.
منصوره خانم علاوه بر انجام کارهای خانگی، مسئولیت توزیع این کارها را هم به عهده دارد. او پاک کردن نخود و لوبیا را پرسودتر از همه کارها میداند و میگوید: به این بستگی داره که چقدر کثیف باشه، ولی مثلا لوبیا با پولیش دادن کیلویی ۶۰۰ تومنه که ۱۰۰ تومنش برای پولیشه. ۱۰۰ تومن رو من که توزیع میکنم برمی دارم و ۴۰۰ تومن هم برای کارگری که پاک میکنه. عدس هم کیلویی ۸۰۰ تومنه، ماش ۵۰۰ تومن و نخود ۸۰۰ تومن.
او ارزانترین کار را نخ کردن دانههای تسبیح میداند و میگوید: هر ۱۰ تا تسبیح رو که نخ کنی ۳۰۰ تومن میدن؛ یعنی هردانه تسبیح ۳۰ تومن. اگر هم این بافتهای سر تسبیح رو هم درست کنی دانهای ۴۰ تومن میدن.
منصوره خانم از کارهای سنگین تری هم میگوید و ادامه میدهد: یک کار لا دادن فلز بود. دانهای ۱۰۰ تومن میدادن. خیلی سخت بود، یک بار انگشت یکی از خانمها برید و بخیه هم خورد.
آن طور که او میگوید: پاک کردن زعفرون از کیلویی ۲۸ هزار تومن شروع میشه و با کم شدن زعفرون به ۱۶ هزار تومن میرسه. برای شکستن ۳ کیلو پسته ۲۵۰۰ تومن میدن. دوردوزی روسری ۱۷۰۰ تومن و ۱۵۰۰ تومنه. اگر دستت راه بیفته تا روزی ۷ تا روسری رو میتونی بدوزی.
کرک پاک کردن، گرفتن چوبهای مویز، گرد کردن و منگوله زدن کلاه و پاک کردن گیاهان دارویی دیگر کارهای خانگیای است که به گفته منصوره زنان منطقه قرقی انجام میدهند.
دربولوار دوم طبرسی جمعیت آ ن قدر زیاد است که مشاغل خانگی قدری بزرگتر شده اند. اینجا کارگاههای کوچک در پارکینگ یا زیر زمین خانهها شکل گرفته اند تا زنان را یک جا جمع کند و به کار سرعت ببخشد. اینجا پرداخت حقوق هفتگی و ماهیانه است، اما از بیمه و دیگر مزایای کار ماهانه یا هفتگی خبری نیست.
مریم دختر جوانی است که دو فرزند دارد و بعد از اینکه همسرش آنها را ترک کرده به کارگاه بسته بندی ادویه آمده است. لباس هایش بوی زردچوبه میدهد.
خودش میگوید: چند جایی کار کردم. توی خانه هم کار میآرم، ولی اینجا هم میآم. ساعت کاری او از ساعت ۷ و ۳۰ دقیقه صبح است تا ساعت ۵ و ۳۰ دقیقه عصر. بینش یک ساعت هم برای استراحت دارد و ماهی یک میلیون تومان حقوق میگیرد. میگوید: میترسم مریض بشم و یک روز نیام، چون از حقوقم کم میشه.
پاسخ کارفرمای او برای بیمه نکردن کارگران این است: «بیمه کردن برای ما فایده نداره. واقعا اون قدری درنمی آد که بخوام ماهی یک میلیون برای هرکدوم از بچه هابیمه بدم. من صاحب کار، خودم بیمه سلامت دارم.»
مریم هم که در یکی دیگر از این کارگاههای کوچک کار میکند، در توضیح مشاغل دیگری که در این منطقه است میگوید: قالی بافی، جوراب بافی، پاک کردن زعفرون، پاک کردن سبزی، پرچم دوزی و بسته بندی لولههای سیفون هم از کارهای دیگه ایه که انجام میدیم.
او میگوید: اینجا بیشتر کارها رو شیرین خانم برای خانمها پیدا میکنه؛ مثلا سر زمین میرن و زعفرون جمع میکنن یا میرن علف زنی. شیرین خانم خودش هرکاری از دستش بربیاد انجام میده. یک وقتایی هم حتی میره توی بنگاه املاک معامله خونه جوش میده و سودش رو میگیره.
در کنار زنانی که کارهای دیگران را انجام میدهند بعضی از زنان هم هستند که خودشان کارفرما و کارگرند. اما تعدادشان به حدی کم است که به چشم نمیآیند. نکته جالب در مشاغل خانگی تعهد نداشتن کارفرما به کارگر است. اینجا زنانی که از عهده شان بربیاید کار میکنند و زنانی که از کار افتاده باشند، هیچ. در چنین ساختاری زنان هیچ پشتوانهای ندارند برای روزی که نتوانند کار کنند. از طرفی در این بین برخی فقط به فکر پرکردن جیب خود هستند؛ جیبی که در برخی از مناطق شهر به خصوص حاشیه شهر مافیایی را به وجود آورده است و اجازه نمیدهد انحصار قیمت برخی کارهای خانگی بشکند.
موضوع مشاغل خانگی را با حجت الاسلام الیاس مظلوم، فعال فرهنگی منطقه حر در شهرک شهید رجایی و باهنر که برای ایجاد کارگاههای کارآفرینی و اشتغال زایی در این مناطق تلاش میکند، در میان میگذاریم. او میگوید: وجود افراد بی هویت، بی سوادی و کم سوادی از عواملی است که حاشیه شهر را به منطقهای مناسب برای کارهای خانگی با دستمزد کم و ناچیز تبدیل کرده است. تفاوت فرهنگی هم باعث شده است خیلی از ساکنان حاشیه شهر به فکر کاری خارج از این محدوده نباشند.
او به استعمار مشاغل خانگی در این مناطق معتقد است و اضافه میکند: حاشیه شهر محل سود بردن برخی افراد شده است.
پیشنهاد مظلوم برای حل این گونه مشکلات تدوین شناسنامه مشاغل خانگی و طرحهایی مانند ایجاد خانه مهارت است که «خانمها بتوانند در این مراکز آموزش ببینند و وارد فضای کاری خانگی شوند و به نحوی تولیدکننده شوند و بتوانند با ایجاد شغل روی پای خودشان بایستند.»
تأکید این فعال فرهنگی این است که «اگر آموزشهای لازم ارائه شود و نهادهای متولی پای کار بیایند، میتوان حاشیه شهر را قطب کارآفرینی کرد.» او ادامه میدهد: بیمه زنان خانه دار هنرمند باید برقرار شود.
در همین زمینه دکتر نورالهدی پورعباس، عضو کانون زنان بازرگان خراسان رضوی، به خبرنگار شهرآرا میگوید: مشاغل خانگی نیاز به یک بانک اطلاعاتی با قابلیت به روزرسانی دارد که هر لحظه کارگران و کار آفرینان بتوانند آن را رصد کنند و در انتخاب شغل، کارگر و ارتقای پروفایل خود تغییر ایجاد کنند.
او میگوید: اکنون این بانک اطلاعاتی نه تنها وجود ندارد که اگر هم اطلاعاتی جمع آوری شده باشد، آن قدر خاک خورده و قدیمی است که نمیتوان به آن استناد کرد.
او اضافه میکند: همه مشاغل خانگی همچنین باید توسط گروههای کارشناسی ارزیابی و سطح بندی شوند. در کنار این موضوع باید به توانمندسازی و کارآفرینی خانمها به جای کارگری توجه کرد. زنان توانمند با تغییر نگرش و آموزش میتوانند در زمینههای هنری خود به عنوان کارآفرین وارد شوند و بعد از گذر از یک مرحله سخت و دشوار به کام شیرین اشتغال زایی برای خود و دیگران برسند.
او برای تحقق این هدف معتقد است که در کنار اراده شخصی باید استانداری، فرمانداری، اداره کار، فنی و حرفه ای، بهزیستی، کمیته امداد، نهادهای مردمی و خیریهها هم پای کار بیایند.